سنجش احساسات کاربران در طول چرخه عمر یک محصول، یکی از کلیدیترین مراحل برای بهبود تجربه کاربری و موفقیت محصول است. با توجه به احساسات کاربران در هر یک از مراحل معرفی، رشد، بلوغ و افول محصول، میتوانیم به نقاط ضعف و قوت محصول پی ببریم و تغییرات لازم را برای بهبود آن اعمال کنیم.
برای مثال در مرحله معرفی محصول جمعآوری بازخوردهای اولیه از کاربران در مورد طراحی، ویژگیها و عملکرد محصول و اندازهگیری میزان آگاهی و علاقه کاربران به محصول میتواند به بهبود و رشد کار شما کمک کند.
حتی زمانی که در مرحله بلوغ محصول یا خدمت خود هستید هم توجه و بررسی احساسات کاربران بسیار مهم است. یعنی میتوانید با نظرسنجی از کاربران در مورد رضایت آنها از محصول، اندازهگیری وفاداری کاربران به برند و شناسایی فرصتهای جدید برای بهبود محصول به نتایج بسیار خوبی برسید.
روشهای سنجش احساسات کاربران
- نظرسنجیها و پرسشنامهها:
- نظرسنجیهای آنلاین: از طریق وبسایت، اپلیکیشن یا ایمیل، میتوانید نظرات کاربران را در مورد محصول جمعآوری کنید.
- پرسشنامههای رو در رو: برای کسب اطلاعات دقیقتر، میتوانید از پرسشنامههای رو در رو استفاده کنید.
- مصاحبههای عمیق: مصاحبههای فردی با کاربران، میتواند بینش عمیقی از احساسات و تجربیات آنها ارائه دهد.
- تحلیل بازخوردهای کاربران:
- نظرات در سایتها و شبکههای اجتماعی: نظراتی که کاربران در مورد محصول شما در سایتها و شبکههای اجتماعی میگذارند، میتوانند به شما اطلاعات ارزشمندی بدهند.
- پشتیبانی مشتری: تماسها، ایمیلها و چتهای پشتیبانی مشتری، میتوانند نشاندهنده مشکلات و نارضایتیهای کاربران باشند.
- تحلیل دادههای رفتاری:
- تحلیل وبسایت: با استفاده از ابزارهای تحلیل وبسایت، میتوانید به اطلاعاتی مانند نرخ پرش، مدت زمان ماندگاری در صفحات و مسیر حرکت کاربران در سایت دسترسی پیدا کنید.
- تحلیل استفاده از اپلیکیشن: با استفاده از ابزارهای تحلیل اپلیکیشن، میتوانید به اطلاعاتی مانند تعداد دفعات باز شدن اپلیکیشن، مدت زمان استفاده از هر بخش و نقاطی که کاربران بیشتر در آن گیر میکنند، دسترسی پیدا کنید.
- تست کاربرد پذیری
- با استفاده از تست کاربردپذیری یا Useability Test میتوانید رفتار و احساسات کاربران را در هنگام استفاده از محصول یا خدمت خود به خوبی بررسی و تحلیل کنید.

تست کاربردپذیری و کمک آن به بهبود تجربه کاربری
تست کاربردپذیری یکی از روش های سنجش احساسات کاربران است. این روشی است برای ارزیابی اینکه کاربران تا چه اندازه میتوانند به راحتی با یک محصول (مانند یک وبسایت، اپلیکیشن یا دستگاه) تعامل برقرار کنند و اهداف خود را از آن حاصل نمایند. این تستها با مشاهدهی مستقیم کاربران در حین استفاده از محصول انجام میشوند و به طراحان و توسعهدهندگان کمک میکنند تا نقاط ضعف و قوت محصول را شناسایی کرده و تجربه کاربری را بهبود بخشند.
تست کاربردپذیری چه کمکی میکند؟
- شناسایی مشکلات پنهان: بسیاری از مشکلات طراحی که ممکن است برای طراحان واضح نباشد، در تستهای کاربردپذیری مشخص میشوند. این مشکلات ممکن است شامل پیچیدگیهای ناوبری، عدم وضوح در برچسبها یا دکمهها، یا عدم تطابق محصول با انتظارات کاربران باشد.
- بهبود قابلیت استفاده: با شناسایی مشکلات، میتوان تغییرات لازم را در طراحی محصول ایجاد کرد تا استفاده از آن سادهتر و روانتر شود.
- افزایش رضایت کاربران: محصولاتی که کاربردپذیری بالایی دارند، رضایت کاربران را به همراه دارند و باعث میشوند کاربران به محصول وفادارتر باشند.
- کاهش هزینههای توسعه: شناسایی و رفع مشکلات در مراحل اولیهی توسعه، هزینههای اصلاح در مراحل بعدی را کاهش میدهد.
- افزایش فروش و درآمد: محصولاتی که تجربه کاربری بهتری دارند، معمولاً فروش بیشتری دارند و درآمد بیشتری برای کسبوکار ایجاد میکنند.
مراحل کلی یک تست کاربردپذیری
- تعیین اهداف: مشخص کردن اینکه چه چیزی قرار است در تست اندازهگیری شود.
- انتخاب کاربران: انتخاب نمونهای از کاربران که نمایندهی مخاطبان هدف محصول باشند.
- طراحی وظایف: طراحی وظایفی که کاربران باید در طول تست انجام دهند.
- اجرای تست: مشاهدهی کاربران در حین انجام وظایف و ثبت مشاهدات.
- تحلیل دادهها: تحلیل دادههای جمعآوری شده و شناسایی الگوها و مشکلات.
- ارائه گزارش: ارائه گزارش جامع از نتایج تست به همراه پیشنهادات برای بهبود.
مزایای تست کاربردپذیری
- کاهش ریسک شکست محصول: با شناسایی و رفع مشکلات در مراحل اولیه، احتمال شکست محصول کاهش مییابد.
- افزایش بهرهوری کاربران: کاربران میتوانند با سرعت و سهولت بیشتری به اهداف خود برسند.
- بهبود تصویر برند: محصولاتی که تجربه کاربری خوبی دارند، به بهبود تصویر برند کمک میکنند.
- کاهش هزینههای پشتیبانی: با بهبود تجربه کاربری، تعداد تماسها و درخواستهای پشتیبانی کاهش مییابد.
در کل، تست کاربردپذیری یک ابزار قدرتمند برای بهبود تجربه کاربری و موفقیت محصول است. با انجام این تستها، میتوان اطمینان حاصل کرد که محصول به نیازها و انتظارات کاربران پاسخ میدهد و تجربه استفاده از آن لذتبخش و کارآمد است.